نفس عشق
عشقولانه

یک روز یک پسر و دختر جوان دست در دست هم از خیابانی عبور میکردند

جلوی ویترین یک مغازه می ایستند

دختر:وای چه پالتوی زیبایی

پسر: عزیزم بیا بریم تو بپوش ببین دوست داری؟

وارد مغازه میشوند دختر پالتو را امتحان میکند و بعد از نیم ساعت میگه که خوشش اومده

پسر: ببخشید قیمت این پالتو چنده؟

فروشنده:360 هزار تومان

پسر: باشه میخرمش

دختر:آروم میگه ولی تو اینهمه پول رو از کجا میاری؟

پسر:پس اندازه 1ساله ام هست نگران نباش

چشمان دختر از شدت خوشحالی برق میزند

دختر:ولی تو خیلی برای جمع آوری این پول زحمت کشیدی میخواستی گیتار مورد علاقه ات رو بخری

پسر جوان رو به دختر بر میگرده و میگه:

مهم نیست عزیزم مهم اینکه با این هدیه تو را خوشحال میکنم برای خرید گیتار میتونم 1سال دیگه صبر کنم

بعد از خرید پالتو هردو روانه پارک شدن

پسر:عزیزم من رو دوست داری؟

دختر: آره

پسر: چقدر؟

دختر: خیلی

پسر: یعنی به غیر از من هیچکس رو دوست نداری و نداشتی؟

دختر: خوب معلومه نه

یک فالگیر به آنها نزدیک میشود رو به دختر میکند و میگویید بیا فالت رو بگیرم

دست دختر را میگیرد

فالگیر: بختت بلنده دختر زندگی خوبی داری و آینده ای درخشان عاشقی عاشق

چشمان پسر جوان از شدت خوشحالی برق میزند

فالگیر: عاشق یک پسر جوان یک پسر قدبلند با موهای مشکی و چشمان آبی

دختر ناگهان دست و پایش را گم میکند

پسر وا میرود

دختر دستهایش را از دستهای فالگیر بیرون میکشد

چشمان پسر پر از اشک میشود

رو به دختر می ایستدو میگویید :

او را میشناسم همین حالا از او یک پالتو خریدیم

دختر سرش را پایین می اندازد

پسر: تو اون پالتو را نمیخواستی فقط میخواستی او را ببینی

ما هر روز از آن مغازه عبور میکردیم و همیشه تو از آنجا چیزی میخواستی چقدر ساده بودم نفهمیدم چرا با من اینکارو کردی چرا؟

دختر آروم از کنارش عبور کرد او حتی پالتو مورد علاقه اش را با خود نبرد


پنج شنبه 8 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 8:37 :: نويسنده : f


عکس دلنوشته زورگیر تهرانی روی بازویش

 



ادامه مطلب ...
سه شنبه 6 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 11:26 :: نويسنده : f

 
سکوت را می شکنم با صدای قلبم ، سکوت سنگین چندساله را ،اما باز هم ساکتم و زبانم قاصر است.

می نویسم تا آرامش یابم که اگر صدبار بگویم آرام نخواهم شد.

می نویسم برای دلم،برای کسی که بفهمد و وقتی می خواند صدای فریاد را از بین حرف حرف کلماتم بشنود.

می نویسم برای کسی که با چشم دل ببیند و برای کسی که با گوش جان بشنود.

می نویسم برای اهل دل....

هر چند خود قطره ای از دریای احساسم، می نویسم تا پاسخ اشک هایم را داده باشم ،می نویسم تا به نوای دلم جوابی دهم و.......

شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:34 :: نويسنده : f

آدم ها برای یکدیگر نقش سیگار را بازی می کنند ...!

               

           همدیگر را می کشند...


                                        لذت می برند...

                                                                 دود می کنند...


                                                  تمام می کنند...

                         و بعد از اندک زمانی ...

    سیگاری دیگر ... 

شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:32 :: نويسنده : f

دختر 5 ساله ای از برادرش پرسید:

معنی عشق چیست ؟؟

برادرش جواب داد :

عشق یعنی تو هر روز شكلات من رو ،

از كوله پشتی مدرسه ام بر میداری ،

و من هر روز بازهم شكلاتم رو همونجا میگذارم . . .

شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:29 :: نويسنده : f

باران
چکه میکند روی بلندترین سکوت
ومن
اینجا
روی شیروانی خاطره ها
نگاهش میکنم....

 


....ببار بارووووون ببار....



شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:28 :: نويسنده : f

می دونی چیه رفیق!؟

حکایت زندگی ما شده مث "دکمۀ پیراهنِ"

اولی رو که اشتباه بستی تا آخرش اشتباه می ری .

بدبختی اینه که زمانی به اشتباهت پی می بری که

                                   رسیدی به آخرش...


                        

شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:26 :: نويسنده : f

 

من به صد خواهش و منت ز خدا خواسته ام

که در این ساعت خیر

مرغ آمین به سراغت آید

و دعایی که تو بر لب داری ، به اجابت ببرد !

 

دوستای خوبم، سال نوتون مبارک....

بهترینا نصیبتون....

 

 

شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:24 :: نويسنده : f

 

تقــویمِ امـسال هـــم..
بـا تقـــویــمِ پــارسال..
هیـــچ فــرقـی نمیـــکند..
وقتـی..
زنـــدگی..
تــا اطّـلاعِ ثــانــوی ..
تعــطــــــیل است !

 

شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:22 :: نويسنده : f

همزبون خوب من یه ماهی قشنگ بود

ولی امروز می دونم دلش همیشه تنگ بود

ماهی تنگ بلور سنگ صبور من بود

زندون تنگ ماهی تنگ بلور من بود

 

چشاش یه حرفی می زد ، انگار یه چیزی کم داشت

اون پولک های روشن ،رنگ غبار غم داشت

 

با سر به شیشه می زد، دور خودش می چرخید

گم می شد اشکاش تو آب، چشمای من نمی دید

 

وای که نمی دونستم، تاب قفس نداره

یه روز رفتم سراغش،دیدم نفس نداره

 

براش گریه می کردم ،ولی چشماش نمی دید

انگار تو اون لحظه ها،خواب دریا رو می دید

 

انگار می گفت که ماهی ،توی دریا قشنگه

ماهی تنگ بلور، یه ماهی دلتنگه



شنبه 3 فروردين 1392برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 23:16 :: نويسنده : f

در کشور آفریقا رسم های عجیب و متفاوتی نسبت به همه جای دیگر می تواند یافت. در یکی از عجیب ترین اتفاقات در این کشور, یک پسر ۸ساله با زنی ۶۰ساله ازدواج کرد!
پدربزرگ این پسر در خواب دیده بود که روح اجدادشان در عذاب هستند و به او گفته اند باید نوه اش سریعتر ازدواج کند تا آنها به آرامش برسند بنابراین این پسر که از قبل با فرزندان این زن اشنایی داشته و خود زن را نیز دوست داشته است, این زن را پیشنهاد می دهد و خانواده پسر نیز قبول می کنند!

در مراسم ازدواج آنها ۱۰۰ نفر شرکت کردند.

چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 20:7 :: نويسنده : f
li65zz3lg5hxu4uvp4ov.jpg (250×300)

میانِ آدمـــک هایِ هـــــزار رنـــــگ…

دلباخته یک رنـــگی او شدم

افــسوس…


گذر زمان بیرنـــگش کرد

کم رنگ…

وکم رنگ تر…..

وآخـــ ـــــر

مــَــــــحـــــــــو ..!

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
به دنبال کسی می گردم...
تا تو رو نشونش بدم و بگم...
" مثل او نباش !

lgw5wyi675i32z48t7w.jpg (350×250)

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f

آدمیزاد نمیفهمد كه تا چه حد عاشق است ؛
مگر زمانیكه بكوشد دیگر عاشـــــــق نباشد !

dldlvrrgayujy3t51nvu.jpg (300×300)

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
خــدایا ؟

کــمــی بــیـا جــلــوتــــر . .

مــی خــواهـــمـــ در گوشــت چــیــزی بــگــویم . . . !

ایـن یـک اعــتـرافــــــ اســت . . .

مــن بــی او دوامــ نــمی آورمــ . . .

حــتــی تــا صــبح فـــردا . . . 

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
مثل آبی که روی آتیشه ...

وقتی هستی دلم آروم میشه...

آروم میشه ...

k35bp4crpbnaxl5nrj8.jpg (268×400)

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
ly9ns2zrda64mkagbs67.jpg (343×480)

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙

بـازیگــوش مـــے شــَوم

زیــر ِ شیطنـت ِ دسـ ـت ـهایـَ ـت

بگــذار خطابمــان کــنند " دیــوانـ ه "

مگــر نه اینکــه حقیـقـ ت دارد؟ !

چــرا که مـ ن ...

با ایـ ـن همــه زنـانگـــے اَم

مجــنونــَ ت شده اَم ! 

♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙♥●•٠·˙

                                     

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
لحظه هایم مال تو

به قیمت صفر تومن

همین که

"تو" کنار "من"  باشی...

ثروتمند ترین انسانم........!!!!!!

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
میگـــن : پُشـــت ســـر مسافـــر ,

آب بریـــزی بـــر میگـــرده ...!

اشـــک کـــه از آب زلـــال تـــره ...

پـــس چـــرا ؟؟؟!

مسافـــر مـــن بـــر نمی گـــرده ...........…؟!

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f
ذهـــنــم آشــفـــتــه . . .

خــواب هــایــم پــریــشــان . . .

خــنــده هــایــم فــتــوشــاپــی . . .

درد و دل هــایــم بــا دیـــوارِ ایــنـجـا . . . !

مـیـزانِ هــمـدردی هــا هــم بــا لــایــک و کـامـنــت . . . !!!

و تـکــرار پـشـتِ تـکــرار . . .

b99wije0z720rspkqg83.jpg (390×210)

28 اسفند 1391برچسب:, :: 22:39 :: نويسنده : f

عکس های عشقی که میلیون ها نفر با آن گریه کردند!
ایران ناز، گفته شده است که عکس این دو پرنده در کشور اکراین گرفته شده است و میلیون ها نفر در کشور آمریکا و اروپا با دیدن این عکس ها گریه کرده اند. عکاس این عکس ها آنها را به بالاترین قیمت ممکن به روزنامه های فرانسه فروخته است و تمام نسخه های روزنامه در روز انتشار این عکس بطور کامل فروخته شده است.
 



ادامه مطلب ...
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 17:57 :: نويسنده : f

پیامک های زیبای عشقی

 

 



ادامه مطلب ...
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 17:44 :: نويسنده : f

چشمای مغرورش هیچوقت از یادم نمیره .
رنگ چشاش آبی بود .
رنگ آسمونی که ظهر تابستون داره . داغ داغ…
وقتی موهای طلاییشو شونه می کرد دوست داشتم دستامو زیر موهاش بگیرم
مبادا که یه تار مو از سرش کم بشه .
دوستش داشتم .
لباش همیشه سرخ بود .
مثل گل سرخ حیاط . مثل یه غنچه …
وقتی می خندید و دندونای سفیدش بیرون می زد اونقدرمعصوم و دوست داشتنی می شد که اشک توی چشمام جمع میشد.
دوست داشتم فقط بهش نگاه کنم .
دیوونم کرده بود .
اونم دیوونه بود .
مثل بچه ها هر کاری می خواست می کرد .
دوست داشت من به لباش روژ لب بمالم .
می دونست وقتی نگام می کنه دستام می لرزه .
اونوقت دور لباش هم قرمز می شد .
بعد می خندید . می خندید و…
منم اشک تو چشام جمع میشد .
صدای خنده اش آهنگ خاصی داشت .
قدش یه کم از من کوتاه تر بود .
وقتی می خواست بوسش کنم ٫
چشماشو میبست ٫
سرشو بالا می گرفت ٫
لباشو غنچه می کرد ٫
دستاشو پشت سرش می گرفت و منتظر می موند .
من نگاش می کردم .
اونقدر نگاش می کردم تا چشاشو باز می کرد .
تا می خواست لباشو باز کنه و حرفی بزنه ٫
لبامو می ذاشتم روی لبش .
داغ بود .....

وقتی می گم داغ بود یعنی خیلی داغ بود .
می سوختم .
همه تنم می سوخت .
دوست داشت لباشو گاز بگیرم .
من دلم نمیومد .
اون لبامو گاز می گرفت .
چشاش مثل یه چشمه زلال بود ٫صاف و ساده …
وقتی در گوشش آروم زمزمه می کردم : دوستت دارم ٫
نخودی می خندید و گوشمو لیس می زد .
شبا سرشو می ذاشت رو سینمو صدای قلبمو گوش می داد .
من هم موهاشو نوازش میکردم .
عطر موهاش هیچوقت از یادم نمیره .
شبای زمستون آغوشش از هر جایی گرم تر بود .
دوست داشت وقتی بغلش می کردم فشارش بدم ٫
لباشو می ذاشت روی بازوم و می مکید٫
جاش که قرمز می شد می گفت :
هر وقت دلت برام تنگ شد٫ اینجا رو بوس کن .
منم روزی صد بار بازومو بوس می کردم .
تا یک هفته جاش می موند .
معاشقه من و اون همیشه طولانی بود .
تموم زندگیمون معاشقه بود .
نقطه نقطه بدنش برام تازه گی داشت .
همیشه بعد از اینکه کلی برام میرقصید و خسته می شد ٫
میومد و روی پام میشست .
سینه هاش آروم بالا و پایین می رفت .
دستمو می گرفت و می ذاشت روی قلبش ٫
می گفت : میدونی قلبم چی می گه ؟
می گفتم : نه
می گفت : میگه لاو لاو ٫ لاو لاو …
بعد می خندید . می خندید ….
منم اشک تو چشام جمع می شد .
اندامش اونقدر متناسب بود که هر دختری حسرتشو بخوره .
وقتی لخت جلوم وامیستاد ٫ صدای قلبمو می شنیدم .
با شیطنت نگام می کرد .
پستی و بلندی های بدنش بی نظیر بود .
مثل مجسمه مرمر ونوس .
تا نزدیکش می شدم از دستم فرار می کرد .
مثل بچه ها .
قایم می شد ٫ جیغ می زد ٫ می پرید ٫ می خندید …
وقتی می گرفتمش گازم می گرفت .
بعد یهو آروم می شد .
به چشام نگاه می کرد .
اصلا حالی به حالیم می کرد .
دیوونه دیوونه …
چشاشو می بست و لباشو میاورد جلو .
لباش همیشه شیرین بود .
مثل عسل …
بیشتر شبا تا صبح بیدار بودم .
نمی خواستم این فرصت ها رو از دست بدم .
می خواستم فقط نگاش کنم .
هیچ چیزبرام مهم نبود .
فقط اون …
من می دونستم (( بهار )) سرطان داره .
خودش نمی دونست .
نمی خواستم شادیشو ازش بگیرم .
تا اینکه بلاخره بعد از یکسال سرطان علایم خودشو نشون داد .
بهار پژمرد .
هیچکس حال منو نمی فهمید .
دو هفته کنارش بودم و اشک می ریختم .
یه روز صبح از خواب بیدار شد ٫
دستموگرفت ٫
آروم برد روی قلبش ٫
گفت : می دونی قلبم چی می گه؟
بعد چشاشو بست.
تنش سرد بود .
دستمو روی سینه اش فشار دادم .
هیچ تپشی نبود .
داد زدم : خدا …
بهارمرده بود .
من هیچی نفهمیدم .
ولو شدم رو زمین .
هیچی نفهمیدم .
هیچکس نمی فهمه من چی میگم .
هنوز صدای خنده هاش تو گوشم می پیچه ٫
هنوزم اشک توی چشام جمع می شه ٫
هنوزم دیوونه ام.

یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 17:42 :: نويسنده : f

 

 

مراحل دوستی

 

دوستی دختر و پسر...
پسران/دختران در ۶ ماه اول 
دوستی



ادامه مطلب ...
یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:نظر ,جک جدید , خنده بازار , عشقولانه , دوستان ,عشق ,جالب انگیز, :: 17:34 :: نويسنده : f


 

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

یکساله که چشمای من منتظر نگاهت   دروغ به این دلم میگم ؛ که اون هنوز کنارت


یکساله که تنها گذاشتی تو منو      کاشکی می شد بهت می گفتم که نرو


یکساله که تنها گذاشتی دلمو    حتی نشد یه بار بفهمی دردمو


یکساله که خواب به چشام نیومده   بهم بگو ؛ کسی جای من اومده؟

 

یکساله که منتظرم هرروز کنار پنجره    تورو خدا زودتر بیا نذار یه سال دیگم بره

 

یکساله که چشام دیگه اشک واسه گریه نداره     زودتر بیا گلوم دیگه طاقت هق هق نداره

 

یکساله که عطرت هنوزرو تنمه      صدای خنده هات هنوز واسه دلم یه مرحمه


یکساله که اشک تو چشام زندونی   اینا همش به خاطر حال و هوای دوریی

 

یکساله که چشام پراز شقایق    بزرگترین رنج واسه من گذشتن دقایق

 

یکساله که تک تک سلولای من      داد می زنه  خدا منو از قصر آدما ببر

 

یکساله که رو دفترم گلهارو پرپر می کنم    بدون تو ؛ تو غصه من روزامو هی سر می کنم

 

یکساله که مثل بهار این دلم     گاهی پرازابروگاه شرشرمیباره این دلم

 

یکساله که از همه چی بی خبرم   کاشکی می شد یه بار بیای به دیدنم


یکساله که میون غم دربه درم      بیا ببین با رفتنت چیا آوردی به سرم


یکساله که آروم یه شب نخوابیدم    هربار که من خوابم می برد ؛ خواب نگاتو میدیدم


یکساله که سرد تنم؛اما هنوز منتظرم      منتظر یه شاخه گل که بذاری روتنم


یکساله که منتظرم........

 تصاوير زيباسازی وبلاگ،قالب وبلاگ،خدمات وبلاگ نويسان،آپلودعكس، كد موسيقی، روزگذر دات كام http://roozgozar.com

دیگه نمی بخشم تو رو
که قلبم رو شکستی
برو بهو نه ای نیار
منتظر چی هستی
همش نگو قسمت نشد
گردن اینو و اون نذار
نمی تونم مثل توشم
سادیگم رو به روم نیار
بگو کی عوض شده به جز خودت
تو یکی مثل خودت میخوای و بس
بگو چی عوض شده تو زندگی
زندگی فقط هوس فقط هوس
هنوزم یکم غرور منوده واسم
تو یاد دادم دادی تو عشق چی موندگار نشم
این روزا قلبت بد جوری با دل ما تاب میکنه
امروز میگه دوستت داره فردا حاشا میکنه

 

 

دختر:خوشگلم

 

پسر:نه

 

دختر:دوستم داری

 

پسر:نه

 

دختر :اگه بمیرم برام گریه نمی کنی

 

پسر:نچ

 

دختر اشک تو چشماش جمع شدو پسر

 

بغلش کردوگفت:تو خوشگل نیستی

 

زیباترینی...دوستت ندارم عاشقتم

اگه بمیری برات گریه نمی کنم...منم میمیرم....

 

چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:عاشقانه, :: 15:34 :: نويسنده : f

خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
نخواست او به من خسته بی گمان برسد
شکنجه بیشتر از این که پیش چشم خودت
کسی که سهم تو باشد به دیگران برسد
چه می کنی اگر او را خواستی یک عمر
کسی از گرد راه ناگهان برسد
رها کنی برود از دلت جدا بشود
به آنکه دوست ترش داشته, به آن برسد
رها کنی بروند تا دو پرنده شوند
خبر به دورترین نقطه ی جهان برسد
گلایه ای نکنی و بغض خویش را بخوری
که هق هق تو مبادا به گوش آن برسد
خدا کند که… نه نفرین نمی کنم که مبادا
به او که عاشق او بوده ام زیان برسد
خدا کند که فقط این عشق از سرم برود
خدا کند آن زمان فرا برسد……

چهار شنبه 23 اسفند 1391برچسب:عاشقانه, :: 15:32 :: نويسنده : f
درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید _______________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ ________________@@@@@ __@@@@@@@@@@@@@@ __@@@@@@@@@@@@@@ ___________________ _________@@@@@@@ _____@@@@@@@@@@@ ___@@@@@______@@@@@ __@@@@@_________@@@@@ _@@@@@___________@@@@@ _@@@@@___________@@@@@ _@@@@@___________@@@@@ __@@@@@_________@@@@@ ___@@@@@______@@@@@ ______@@@@@@@@@@@ _________@@@@@@@ _____________________________ __@@@@@____________@@@@@ ___@@@@@__________@@@@@ ____@@@@@________@@@@@ _____@@@@@______@@@@@ ______@@@@@____@@@@@ _______@@@@@__@@@@@ ________@@@@@@@@@@ _________@@@@@@@@@ __________@@@@@@@@ ___________@@@@@@@ ____________@@@@@@ ________________________ ____@@@@@@@@@@@@@ ____@@@@@@@@@@@@@ _________________@@@@@ _________________@@@@@ _________________@@@@@ ____@@@@@@@@@@@@@ ____@@@@@@@@@@@@@ _________________@@@@@ _________________@@@@@ _________________@@@@@ ____@@@@@@@@@@@@@ ____@@@@@@@@@@@@@
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان نفش عشق و آدرس nafasashgh.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


ورود اعضا:

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 18
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 21
بازدید ماه : 134
بازدید کل : 53274
تعداد مطالب : 93
تعداد نظرات : 9
تعداد آنلاین : 1

align='center'>script><

كد جلوگيري از راست كليك موس